کلام حق
در باتلاق زندگی هر چهخ پا می زنم بیشتر در لجن زار هایش فرو می روم ، به حدی در آن فرو می روم که حتی حس می کنم تمام امیدم را به این دنیا وصله
زدم و گاهاً خود را سرزنش می کنم که چرا وصله خویش را از آفریدگارم جدا کرده ام و به دنیای هوس پرست ها ، دنیا پرست ها وصله زده ام که چرا یاد خدا در
زندگی کمتر شده و جای آن را گناهان کبیره و صغیره گرفته است و نه تنها خودم را می سوزاند بلکه تیری به قلب نازنین مولایم می زنم و خدایی را ناراحت
می کنم که مرا آفرید و مرا اشرف مخلوقات قرار داد و من قدر ندانستم و وجودم را پایین تر از وجود حیوانات کردم و خود را از عرش کبریایی به فرش سفلی
کشاندم . ای وای بر من که چه چیز با ارزشمندی را از دست دادم ولی هنوز امید دارم به راه بازگشتی که خداوند برای من گنه کار رو سیه قرار داده همان
ایه ای که راه روشنی را به من نشان می دهد و می گوید بیا و ثابت کن که کلام خدا حق است .
مرضیه نجفلو