زخم دل
با تمام دلشکستگی و نفرتم قلم به دست می گیرم ،سکوت می کنم ،بغض گلویم را می فشارد ،افسار لرزش
انگشتانم
را از کف داده ام ،به ذهنم فشار می آورم . دچار قحطی وا|ژه شده است ،حتی در دنیا یی کلمات هم برای این غم
بزرگ
چاره ای نیست ،چشمان خیسم فریا د می زنند .کا ش می شد مشت گره کرده ام را به هیکل پوچ استکبار
بکوبم .
و به آقایم ورهبرم بگویم تسلیت . هر چند واژه حقیری است در مقابل این توهین عظیمی است ،
امام زمانم ،رهبرم
تسلیت تسلیت تسلیت
زهرا حسین