آرزوی وصال
آیا می شود به تو نامه نوشت که از آن بی خبر باشی ، آقای من تو را با تمام وجود صدا می کنم زیرا هر چه وجودم را گشتم نشانی از تو نیافتم . یک لحظه از
وجودم و ابراز شیعه بودنم خجالت کشیدم . همیشه می گویم چرا ؟ چرا پس نمی آیی ؟ ولی با کدامین استقبال از پیش آماده شده از روح و جان خود تو را
آماده ظهور کنم . در آرزو هایم خواستار شهادت در رکاب شما هستم هستم و این بدون وجود شما تحقق نخواهد یافت . اقای من دلم می خواهد بیایی و به
زیر دست و پاهای تو بیافتم و خاک پایت را بوسه باران کنم و افتخار کنم که به خدمت فرزند مادرمان می رسم این آرزوی وجودی ام است و با تمام وجود نا پاکم
از معجزه اسمانی می خواهم من نا لایق را به آرزویم برساند . یک خواهش بیا ، بیا قول می دهم که خدمت گذار خدمت گذارانت باشم تا شاید سعادتی باشد
دوست دارم همانند شهیدانی که دست بر سرشان می کشیدی هنگام شهادت ، به روی من نیز دست بکشی . اینها همه آرزوی دیرینه ایست که با وجود تو
تحقق می یابد پس خواهش می کنم بیا و مرا به آرزویم برسان .
طاهره قنبر پور