يك روز با رهبري
چيزي كه مهم است اين نسل جوان ماست . مقام معظم رهبري مي فرمايند : سه چيز را براي نسل جوان ما
خواسته اند . همه تان هم همه جا ديده ايد . در اصلايشان ورزش ، تعليم وتربيت وتهذيب را به عنوان سه اصلي كه
خودشان انجام مي دهند ، براي همه ما خواسته اند كه ما هم انشاالله انجام بدهيم.
اگر يك روز كاري ايشان را تعريف كنم ، هر سه مورد را كه ايشان براي ما جوانان گفته اند ، در آن مي بينيم .
ايشان حدود يك الي يك و نيم ساعت پيش از نماز صبح بيدارند كه تهجد و عبادت شخصي ايشان است . روز ها
يش هم با هم فرق مي كند و شبيه به هم نيست . ايام هفته فرق مي كند يك روز آقا بيشتر نماز مي خواند ، يك
روز بيشتر قرآن مي خواند يك روز بيشتر دعا مي خواند ، يك روز بيشتر ذكر مي گويد … بعدش نماز صبح را
مي خواند . ايشان نماز صبح را به جماعت مي خوانند . كمترين جماعتشان ، آن شخصي است كه همراه ايشان
است . بيشترينشان هم هر كس كه توي آن ساختمان است مي آيد . ايشان توي دفتر كارشان نماز مي خوانند و
همه كساني كه صبح در محل كار هستند .
ـ اعم از پاسدار ها ودفتري هايي كه آنجا هستند ـ نمازشان را با آقا مي خوانند.
بعد از نماز صبح ايشان هفته اي سه روز را كوه نوردي مي كند . حداقل بين 45 تا 60 دقيقه به سمت بالا حركت
مي كنند .اين مسير را حدود نيم ساعت تا 45 دقيقه بر مي گردند . بعضي ازمواقع كوههايي دور تر هستند و براي
اينكه به وضعيت كار ايشان لطمه نزد آقا آن ساعت كه بايد تهجد ونماز و عبادت شخصي خودشان باشد رامي آيند
بيرون و در طول مسير عبادتشان را انجام مي دهند . پاي كوه كه ميرسيم ، نماز را آنجا مي خوانيم . هنوز تاريك
است و كسي بيدار نيست . يك ساعتي كه بالا مي رويم ، هنوز آفتاب نزده است وقتي ايشان بر مي گرددپايين ، آدم
هايي كه نگاه مي كنن تعجب مي كنند .اهل كوه تازه كوه نورد ها را مي گويم . كوه نوردي كه مي خواهد برود بالا
ي كوه ، آفتاب زده تازه حركت مي كند ، مي بيند مقام معظم رهبري دارد مي آيد پايين . با خود مي گويد: ايشان كي رفته بالا كه الان دارد ميايد پايين ؟
آقاي توي كوه عمامه سرش است ، عمامه هميشگي اش نيست . عمامه اي باريك تر و كوچك تر است .
بعضي مواقع هم بعضي جاها ايشان لباس شخصي مي پوشند .هميشه با آن لباس نيست . شما عكس هاي آقا را در
كرمان ديده ايد ديگر . در زلزله كرمان ، رئيس جمهورمان چند بار رفت ؟ رهبرمان چند بار؟ رهبر نظام سه باردر
زلزله كرمان به مردم كرمان سر زد. در زلزله اي كه در بم آمده بود ، براي جنازه ها ، حتي خودآقا نماز خواند .
آن سه روز كوه نوردي ؛وقتي از كوه پايين مي آيند . بعد وقت اداري كار ايشان است . آن 4 روز ديگر را توي خانه
ورزش مي كنند . ورزش به اين معني نيست كه ايشان قدم
مي زند – تند راه مي رود – نه ، ورزش مي كند ، يعني مربي ورزش با ايشان ورزش مي كند . اين دستي كه شما
ها مي بينيد ظاهرا ايشان نمي تواند با آن كار كند ، هر كدامتان به اندازه ايشان توانستيد روي دستتان شناي
سوئدي برويد ، من به شما جايزه مي دهم . ايشان بيشتر از 20 شناي سوئدي. دو پايتان روي يك پا قرار مي گيرد
و تنتان روي دستهايتان مي آيد انجام مي دهيد .
اصلا اهل اين نيست كه وسط كار ، كار را نصفه بگذارد . هر كاري ايشان انجام بدهد كامل كامل است . اصول آن كار رادقيق دقيق بلداست .
پس از ورزششان توي دفتر كار تشريف مي آورند. از اول صبح بعضي مواقع ساعت 7
مي رسيم سر كار ، بعضي موقع ها هفت ونيم مي رسيم ، بستگي دراد به آن كارو آن مسير . از نظر امنيتي ما نمي
توانيم از يك كوه استفاده كنيم دشمن هم اينقدر
مي فهمدكه به ما ضربه بزند هر جا كه كوه و بلندي است ، و توني تهران است آقا استفاده مي كند از بي بي شهر
بانو شهر ري گرفته تا تمامي نقاط كوههاي سمت شمال تهران . توي ولنجك ، كوه در بند و … هر كوهي ،
اختصاصي نيست كه ما يك كوه خاصي برويم . بله دو سه جاي اختصاصي هم داريم ، آنجاهم هم مي رويم .
حفاظت از ايشان در عين حالي كه خيلي سخت است ، بچه ها اين كار را انجام مي دهند براي رضايت ايشان و
رضايت مردم . از ساعت 7 ، هفت و نيم ، ايشان در محل كار حاضرمي شوند . اگرملاقات خاصي نداشته باشند مي
روند منزل صبحانه را در منزل با خانواده مي خورند . بعداز صبحانه مي آيند دفتر كارشان انجام مي شود .
اگر ملاقات داشته باشند ، ملاقات با صبحانه شروع مي شود . وقتي 7 صبح با آقا ملاقات است ، صبحانشان را هم با
آقا مي خورند . بعد از خوردن صبحانه وكار اداري تا ظهر ، نماز ظهر ، آقا توي دفتر است اذان كه گفته بشود هر
كاري كه وجود داشته باشد ، وسط سخنراني هم كه باشد آقا قطع مي كند ، مي گويند نماز را بخوانيم بعد بياييم
نماز اول وقت .
بعد از نماز ، ادامه كار . اگر جلسات ادامه داشته باشند ، ناهار را آقا با آن افراد جلسه ،توي دفتر ميل مي كنند . اگر
توي دفتر ،ملاقاتي نبود بين ساعت نماز تا يكي دو ساعت بعد از نماز ، چون فاصله بين منزل آقا و دفتر به اندازه ده ،
بيست قدم است ، در منزل غذايشان را مي خورند ، استراحتشان را مي كنند ، مجدد اولين برنامه اي كه دارند
ساعت 3 بعد از ظهر ، 4 بعد از ]هر است . ايشان مي آيند درداخل دفتر ، هستند خيلي از مواقعي كه بعد از ظهر
جلسي خاصي نباشد ايشان توي كتابخانه شخصيشان به مطالعه مي پردازند .
هر زماني كه شما ايشان را ببينيد ، يا ذكر مي گويد يا قرآن مي خواند. غير ممكن است لحظهاي ايشان غافل باشد .
من نديدم . به طور نمونه مي گويم توي تلويزيون نگاه كنيد هر عزيزي مداحي مي كند دقت كنيد آقا دستشان كنار
لبشاناست. به خاطر اينكه اگر لبشان تكان خورد پيدا نباشد . اين نيست كه توي هيئت رفتيم ، ذكر بي خيال .
درباره قرآن خواندن ، ايشان به ما توصيه مي كردند و مي گفتند : « بچه ها قرآن رازياد بخوانيد . قرآن نور است .
قرآن را خيلي مطالعه كنيد . من در جواني هر سه روز يك دور قرآن
مي خواندم . يعني روزي 10 جزء الان ديگر اصلاً حوصله اش نيست ، پير شده ام از نظر سن و سال وضعيت ، شغل،
گرفتار يهاي كاري ، اين همه مسائل واقعا نمي توانم قرآن بخوانم خيلي از قرآن دور شدم . نه روز ، ده روز طول مي
كشد من يك دور قرآن را بخوانم . »
الان كه دور شده روزي سه جزء قرآن مي خوانند ما اگر توي ماه مبارك رمضان خدا عنايت كند يك بار قرآن
بخوانيم ، فكر مي كنيم اعجاز كرده ايم. كلي خدارا مواخذه مي كنيم كه ما آخر يك دور قرآن را خوانديم هيچ چيز
نشده ، هيچ اتفاقي نيفتاد . قرآن خواندن را ما نيازداريم ، خدا لازم ندارد . ما نيازداريم . منزل حضرت آقا يك
خانواده پر جمعيتي است ، خودشان ، خانومشان و شش تا فرزند با ايشان زندگي كرده اند كه همه الان ازدواج كرده
اند ورفته اند . هر هشت نفر اين خانواده حافظ كل قرآن هستند . مأنوس قرآن بودن يعني اين . كل افراد خانواده
قاري و حافظ قرآنند . شما ها شايد چندين بار صداي قرآن آقا را شنيده باشد ولي تشخيص نداده ايد .چون بعضي
موقع هاراديو پخش
مي كند. هر موقع هم پخش مي كند چون خودش هم نمي داند اشتباهاً مي گويد مصطفي اسماعيل .
لحن آقا ، مصطفي اسماعيل است . اقا در جواني قرائت دارد . صوتش را راديو پخش
مي كند به اسم مصطفي اسماعيل .
اگرمي خواهيم به دستور اقا عمل كنيم و به وليمان نزديك شويم دستورات همين است كه عرض كردم . تحصيل ،
تهذيب ، ورزش بعدش هم قرآن تهذيب و تحصيل هم دو بالي است كه انسان رابه همه جامي رساند . يكدانه اش
باشد، خطر ناك است . فقط تهذيب مي شود شيخ علي تهراني . فقط تحصيل مي شويم سعيد حجاريان ، اكبر گنجي
، آقاي مهاجراني . حالا اينها كجا هستند ؟ مهاجراني در كشور ما شانزده سال بالاي قدرت بوده . امروز پناهنده
انگلستان است . اكبر گنجي مسئول اطلاعات داخلي سپاه تهران بود امروز پناهنده امريكاست . اگر يكي اش را هم
گرفتيم باز هم خلاف كرده ايم خطا كرده ايم . دو تا با هم . تحصيل وتهذيب با هم است .
اگر مي خواهيم مقام رهبري را بشناسيم تدبير كنيم در شناخت ايشان همه چيز بهمان داده مي شود . تدبير كنيم
در شناخت امام( ره ) همه چيز بهمان مي دهند .