مبعث
نور عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام
رگ رگم پیغام احمد می دهد
سینه ام بوی محمد می دهد
مبعث بزرگ ترين نعمت
مبعث، آغاز نزول قرآن است، مبعث هديه آسماني خدا به انسان و قرآن بهترين سراينده آموزه هاي بعثت. بعثت تنها يك واژه نيست، بلكه هديه خداوند به همه هستي است. هنگامي كه زمين در تاريكي شد، مهر خداوند در خانه دل محمّد(ص) درخشيد و آذرخشي از «الله نور السّموات و الارض» در حرا جهيد و آفرينش را به نور آفتاب شاد كرد و از تاريكي در آورد. تنها انسان از بخشش خداوندي بهره مند نشد، بلكه همه هستي از تاريكي گمراهي و نقص درآمد تا در پرورشگاه محمّدي(ص) به كمال برسد و مكارم و بزرگواري ها را در كلاس بزرگ معلّم هستي بياموزد. مبعث خواندند، چون رستاخيز در زمين آغاز شد و مردگان از نور احمدي به دم و نفحات الهي زنده شدند و آفرينش، جان دوباره گرفت. محمّد(ص) تا چهل سالگي به غار حرا مي شتافت و چشم به عرش مي دوخت و در انتظار يك فرمان بود: اقرء؛ بخوان اي محمّد!
نزول وحي در غار حرا
رسول گرامي اسلام هر ساله مدتي به كوه حراء مي رفت و به عبادت و راز و نياز و تفكر مي پرداخت. بيست و هفتم ماه رجب از سال چهلم عام الفيل، نخستين باري بود كه غار حرا، جايگاه عبادت هميشگي پيامبر وضعيت و چهره جديدي به خود گرفت و نور الهي، چنان درخشندگي به آن كوه داد كه آن را قداست و عظمت ويژه اي بخشيد. وحي الهي نازل شد كه «اقرا»، بخوان اي محمّد. و محمّد كه تاكنون نه كتابي خوانده بود و نه خطي نوشته بود، پاسخ داد: «خواندن نمي دانم، چه بخوانم!». «اقرأ باسم ربك الذي خلق»، بخوان به نام پروردگارت كه آفريد. اين نداي جبرئيل بود كه به حضرت محمّد(ص) فرمود: «ارسلني الله اليك ليتخذك رسولا»(1) خداوند مرا به سوي تو فرستاده است، تا تو را پيامبر اين امت قرار دهم.عظمت وحي چنان بر بدنش سنگيني مي كرد كه به شدت مي لرزيد و عرق از پيشاني مباركش سرازير مي شد. محمّد از كوه فرود آمد. در اين هنگام كوه ها، صخره ها و سنگلاخ ها نسبت به او اداي احترام مي كردند و مي گفتند: «السلام عليك يا رسول الله». خود را به منزل رساند و همچنان از عظمت وحي، مي لرزيد، به همسرش فرمود «دثريني»- مرا بپوشان. اينجا بود كه ندا آمد: يا ايها المدثر، قم فأنذر، و ربك فكبر، و ثيابك فطهر والرجز واهجر و لا تمنن تستكثر. اي محمّد! اي كسي كه خود را در رختخواب پيچيده اي، برخيز! برخيز و بندگان را از عواقب گناهان و بديها بترسان! برخيز و پروردگارت را به عظمت و بزرگي ياد كن و از هر ناپاكي و پليدي دوري جوي و احسان خود را بر مردم منت نگذار و آن را بسيار مشمار. اين بار محمّد، اين صادق امين، رسالت بزرگ تر و مقدس تري از پروردگار گراميش دريافت مي كرد. اين مرد عظيمي كه شايسته ترين و كاملترين انسان بود و خداوند به خاطر وجود شريفش تمام افلاك و سماوات و ارضين را آفريده بود، اكنون مي خواست مردم هم به عظمت و جلالش پي ببرند؛ او را برانگيخت و به رسالت و نبوت مبعوث كرد تا آخرين پيامبر الهي باشد و جهان را از گمراهي، بردگي، كوري، بت پرستي و جهالت بيرون آورد و به نور هدايت و عبادت الله سوق دهد.
تهيه كننده : طاعتي اصل