این جمعه هم گذشت...
این جمعه هم گذشت
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشتدست مرا بگیر که آب از سرم گذشت مانند مرده ای متحرک شدم بیابی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت می خواستم که وقف تو باشم تمام عمردنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده اماز راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایماز خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت تا کی غروب جمعه ببینم که مادرمیک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت… مولا شمار درد دلم بی نهایت استتعداد درد من به خدا از رقم گذشت
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشتدست مرا بگیر که آب از سرم گذشت مانند مرده ای متحرک شدم بیابی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت می خواستم که وقف تو باشم تمام عمردنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده اماز راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایماز خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت تا کی غروب جمعه ببینم که مادرمیک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت… مولا شمار درد دلم بی نهایت استتعداد درد من به خدا از رقم گذشت