اقا جان بیا !
در کمین نگاهم به سودای جدایی فکر می کنم . به سودایی که جان مرا لحظه به لحظه به مرگ نزدیک می کند . در این لحظه های آخر از خدا چه بخواهم .
آقا جان ! تعجیل فرجت را یا صبر . اگر پاسخ دهی صبر : فریاد می آورم ذجه و ناله می زنم ، که چرا صبر ، تا کی صبر ، تا کی جدایی ، تا کی ذجه و ناله برای
فراغت آقا جان . اگر پاسخ دهید دعا برای تعجیل در فرج . پاسخ می دهم من سه روی که آبرویی ندارم برای استغاثه در برابر خدا من لیاقت ندارم .
آقا جان بیا ! بیا ! بیا !
مرضیه نجفلو