بررسي علل تفاوت ارث زن و مرد
e="font-size: 14pt; line-height: 150%; color: #333333;">
بنام خدا
بررسی علت تفاوت ارث زن و مرد
پرداختن به این موضوع مستلزم توجه به چند مقذمه است:
اول) عمدۀ تفاوت ها و اختلافات موضوعی موجود در نوع نگرش به جهان هستی، انسان و قوانین موضوعه در بارۀ انسان، بسته به جهان بینی هر مکتبی است، اسلام بعنوان جامعترین و کاملترین دین الهی برگرفته از جهان بینی الهی است و قوانین و باید و نباید های بشری آن نیز از این نوع جهان بینی نشأت می گیرد از آنسوی مکاتب مادی اعم از نظام های سرمایه داری و مارکسیستی حاکم بر جهان نیز برگرفته از جهان بینی مادی بوده و قوانین شان نیز تابع باید و نبایدهای مادی و نوشته شده توسط مدعیان دروغین حقوق بشر، به مدد عقل محدود بشری شان است که بدلیل ضعف و نقصان آن و عدم امکان بشر در شناخت کامل و دقیق از هدف خلقت جهان و انسان، نیازها، ظرفیت ها، مسئولیت ها و پیامدهای انسانی به وضع قانون پرداخته و هر از چند گاهی بسته به شرایط و موقعیت ها و کسب آگاهی های جدید، دستخوش تغییر و دگرگونی بنیادین می گردد.
اما قوانین ثابت الهی که از همان ابتدا مصالح و مفاسد و نوع جهت گیری انسان و فاکتورهای اصلی مورد نیاز بشر در آن لحاظ گردیده مستغنی از تغییر و دگرگونی است.
دوم) مکاتب و جوامع بشری عموماً به مسائل و امور پیرامونی خود و به خواسته ها و باید و نبایدهای زندگی نظیر مسألۀ مورد اشاره (ارث و تساوی حقوق زن و مرد) یا به نگاه افراطی نظر می افکنند که حاصل آن ادعای لزوم برابری و تساوی حقوق زن و مرد، ارث و سایر آزادی های مطروحه است و سردمداران آن، به زعم خود با تکیه بر عقل و اندیشۀ محدود بشری و محروم از نور وحی و بدون توجه به کُنه مصالح و مفاسد امور و انسان و صرفاً با قضاوت ظاهری، به تدوین قوانین موضوعۀ انسانی می پردازند و یا به دامنۀ تفریط می گرایند و با همان جمود و محدودیت نگرش، نسبت به حقیقت انسان و فاکتورهای ظاهری و باطنی وجودی اش، در مواردی حقوق زن یا مرد را (اکثراً حقوق زن) بطور کامل و مطلق نادیده گرفته و پایمال می کنند و این مسأله را در مکاتب خود نوعی مصلحت اندیشی فردی و اجتماعی قلمداد می کنند. و بدلیل این افراط و تفریط گرائی های ماقبل تاریخی اما در قالب هایی مدرن و متجددمآبانه، بگونه ای ظالمانه شاهد آنیم که هر دو گروه، اسلام را به بی عدالتی و عدم رعایت حقوق زن و مرد محکوم می کنند.
در حالیکه اسلام با نگاه جامع خود و با توجه به تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد و نیازها، ظرفیت ها، مسئولیت ها و پیامدهای مثبت و منفی آن و بر اساس اصل اعتدال و میانه روی، که اکیداً و مکرراً به آن توصیه نموده، بایدها و نبایدها و قوانین مورد نیاز بشری را تشریع نموده است.
سوم) وجود اختلاف و تفاوت در نوع قوانین الهی حاکم در اسلام که مشتمل بر دو نوع احکام و قوانین (ثابت و متغیر) است و در همۀ امور بشری شایع و متعدد است در مقایسه با قوانین بشری که به غایت در اکثر آنها متغیر الاحوال و بی ثباتند، نشان قوت و استحکام احکام الهی و اسلامی است مضافاً اینکه جامعیت و تمامیت و کمال نگاه خداوند بعنوان خالق انسان به همۀ زوایای وجودی انسان در مقایسه با نگاه بشری، امری عقلانی و مورد پذیرش خداباوران دین محور است.
چهارم) دستیابی به فهم درست و دقیق از این مطلب (تفاوت حقوق زن و مرد و از جمله ارث) مستلزم توجه به سیر منطقی بحث و نگاه تطبیقی و منطقی و معتدلانه به همۀ زوایا و ارکان بحث بوده و البته برای رسیدن به نتیجۀ مطلوب و منطقی، پرهیز از کلی نگری، کلی گوئی، بررسی جزء به جزء موضوع و در نهایت انطباق همۀ اجزاء بر پیکرۀ بحث و نیز پرهیز از شاخه به شاخه شدن جدل وار و به حاشیه بردن بحث، امری ضروری است.
اما پاسخ به سؤال:
علت تفاوت ارث زن و مرد
اینکه زن و مرد دارای تفاوت های متعدد در زمینه های جسمی و روحی و عاطفی اند مورد قبول همگان است. پروفسور «ریک» که سالیان دراز به تفحص و جستجو در احوال زن و مرد پرداخته و کتاب بزرگی درباره تفاوتهای زن و مرد نگاشته است می گوید:” زن و مرد جسمهای متفاوت و از نظر ترکیب به کلی با هم فرق دارند.احساس این دو گروه هیچ وقت مثل هم نخواهد بود. وی چندین تفاوت غیر از این دو مورد کلی را از تفاوتهای زن و مرد به ترتیب بر می شمارد.
از نظر اسلام زن و مرد دو انسان مکمل یکدیگر و محتاج به همدیگرند و هر یک جدای از دیگری ناقص است. بنابراین هیچگاه از همۀ جهات مساوی و مشابه نیستند و تفاوتها و اختلافات انکار ناپذیری از نظر جسمی و روحی دارند که لازمۀ نقش و وظیفۀ هر یک در جهان خلقت است. زیرا اگر هر دو از هر نظر با هم مساوی بودند نمی توانستند نیاز های همدیگر را بر آورده کنند.
با وجود تمام این اختلافات، اسلام می گوید باید بین آنان عدالت برقرار باشد و لازمه برقراری عدالت بین زن و مرد این است که حقوق دو طرف متفاوت و بر اساس توانایی و وظائف و تکالیف آنان باشد. زیرا اگر توانایی و وظائف و تکالیف زن و مرد متفاوت ولی حقوق شان مساوی باشد قطعا به یک طرف ظلم خواهد شد. (پرداختن مساوی در شرایط و توانائی های نامساوی و اختلافات وجودی الزاماً عادلانه نیست.
یکی از حقوق زن و مرد حق ارث بردن آنان از یکدیگر است. با نگاهی به تاریخ ملل گذشته و اقوام نزدیک به زمان صدر اسلام می توان پی برد که در میان رومیان، یونان قدیم، هند و مصر و چین و بالاخره در میان اعراب، زنان هیچ حقی در ارث نداشتند.(2) که در یادداشت های دیگر به تفصیل اشارت گردید.
اسلام در چنین جوی سنن نادرست اجتماعی را شکست و براساس عدالت، قوانین ارث را پایه گذاری کرد و آیات ارث را در جامعه جهانی نازل کرد. از نظر اسلام؛ پسر دو برابر دختر، برادر دو برابر خواهر و شوهر دو برابر زن ارث می برند.
البته لازم به تذكر است كه قاعدهى دو برابر بودن سهم مرد نسبت به زن، يك قاعدهى كلى نيست و در شرع و قانون، مواردى وجود دارد كه در ارث بردن، فرقى ميان زن و مرد نيست؛ مانند پدر و مادر ميت كه هر دو به صورت مساوى ارث مىبرند و فرقى بين آنها وجود ندارد. (ذکر موارد آن بحثی جداگانه می طلبد
روایات ائمۀ اهل البیت (ع) علت این تفاوت در ارث را مربوط به تکالیف و هزینه های مالی دانسته که تنها بر عهده ی مرد گذاشته شده است و زن نسبت به آنها هیچ تکلیفی ندارد. مواردی از قبیل:
1. «مهریه»: در بعضی روایات(4) یکی از علل کمتر بودن ارث زن، گرفتن مهریه از مرد برشمرده شده است.
2. «نفقه»: یکی دیگر از حقوق مالی که در طول زندگی زناشویی بر عهده ی مرد است نفقه یا همان خرج روزانه زن و فرزندان و تامین خوراک، پوشاک و مسکن و … آنان است. این مقدار از هزینه مالی سهم بسیار زیادی در دارائیهای مرد دارد، بطوری که اگر بخواهد در طول زندگی مشترک این هزینه را جمع کند شاید دهها برابر ما زاد ارث او از ارث زن شود. این هزینه فقط بر عهده مرد است و در صورت عدم دارایی یا عدم پرداخت مرد، زن مجبور به پرداخت این گونه از هزینه ها نیست.
در تفسير نمونه، مثالى بيان شده كه براى روشن شدن موضوع مفيد مىباشد و آن اينكه: “اگر فرض كنيم مجموع ثروتهاى موجود دردنيا 30 ميليارد تومان باشد كه از طريق ارث، تدريجاً در ميان زنان و مردان جهان (دختران و پسران) تقسيم گردد، از اين مبلغ 20 ميليارد تومان سهم مردان و 10 ميليارد تومان سهم زنان است. زنان مطابق معمول ازدواج مىكنند و هزينهى زندگى آنان بر دوش مردان خواهد بود و به همين دليل، زنان مىتوانند ده ميليارد تومان خود را پس انداز كنند و در بيست ميليارد سهم مردان عملاً شريك خواهند شد، زيرا سهم مرد، خرج زن و فرزندان مىشود، پس درواقع، نيمى از سهم مردان كه ده ميليارد تومان مىشود، مصرف زنان خواهد شد. با اضافه كردن اين مبلغ به ده ميلياردى كه زنان پس انداز كرده بودند، در مجموع صاحب اختيار 20 ميليارد خواهند بود.
در اینجا ممکن است این سؤال مطرح شود که چرا در صورتی که زنان شرایطی مساوی با مردان دارند و آنها هم نان آور خانه محسوب می گردند و فقدان آنها در خانواده نیز ضرر بزرگی را متوجه خانواده می کند، در ارث بردن با مردان مساوی نیستند؟
در جواب باید بگوئیم که: اگرچه از دیدگاه اسلام کار در بیرون منزل برای زنها در صورتی که شئون اخلاقی و دینی رعایت شود، ممنوع نگشته است ولی اسلام به جهت رعایت مسائل مهم و اساسی جامعه، زنها را بیشتر به کارها و حل مشکلات درون منزل تشویق می کند.
و این هم با روحیه و عواطف و احساسات زنها سازگارتر است و هم ترقی و تعالی و پیشرفت بهتر جامعه و آینده را در پی دارد. آینده از آن افرادی است که امروز کودکند و در دامن خانواده در حال رشد و تربیت هستند و در واقع نقش زنها در جامعه یک نقش بنیادی و اساسی است. یعنی آماده سازی و پرورش زیر ساختها ی جامعه توسط زنها صورت می گیرد و به جهت ایفای این نقش خطیر، تلاش در بیرون خانه از آنها خواسته نشده و از این جهت تامین هزینه های خانواده بر دوش مرد قرار داده شده و طبیعی است که در چنین ساختاری ارث مرد بیشتر باشد.
3. «پرداخت دیة قتل خطاء»: اگر شخصی قتل خطائی انجام دهد دیه او بر عاقله اش است، و دیه عاقله بر عهده مردان است و در این مورد بر زنان چیزی واجب نیست.
4. «جهاد»: علت دیگری که در روایت برای بیشتر بودن ارث مرد بیان شده واجب بودن جهاد بر مردان (با پرداخت تمام هزینه های مالی آن) است.
بعلاوه در روایات نیز به دلایل آن تأکید شده است؛ وقتی این سؤال (تفاوت ارث) از امام صادق (ع) پرسیده شد حضرت علت این اختلاف در ارث را چنین فرمود: «…این برای این است که اسلام سربازی(جهاد) را از عهده زن برداشته و به علاوه مهر و نفقه را (به نفع او بر مرد لازم شمرده است، و در بعضی جنایات خطایی (اشتباهی) که خویشاوندان جانی باید بپردازند (دیه عاقله)، زن از شرکت در پرداخت دیه معاف است و هیچ کدام از این هزینه ها بر عهده زن نیست پس ارث او کمتر از مرد است».(6)
موارد یاد شده و بیان استدلالی و صریح امام معصوم (ع) دلیل بر تفاوت ارث زن و مرد است.
نتیجه اینکه اگر احکام و دستورات مختلف و متعدد اسلام را کنار هم بگذاریم (نه اینکه نگاه جزئی و بخشی به احکام اسلام) داشته باشیم. بدرستی در می یابیم که اگر ارث زن، نصف ارث مرد قرار داده شده است و یا در مواردی مساوی، همه و همه از روی حکمت و مصلحت و بمنظور پیشگیری از مفاسد بوده است.
ارث زنان
سوره نساء آیه۱۱
يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا.
خدا در مورد فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم پسر برابر سهم دو دختر است. و اگر دختر باشند و بیش از دو تن، دو سوم میراث از آنهاست. و اگر یک دختر بود نصف برد و اگر مرده را فرزندی باشد هر یک از پدر و مادر یک ششم میراث را برد. و اگر فرزندی نداشته باشد و میراث بران تنها پدر و مادر باشند، مادر یک سوم دارایی را برد. اما اگر برادران داشته باشد سهم مادر، پس از انجام وصیتی که کرده و پرداخت وام او یک ششم باشد. و شما نمیدانید که از پدران و پسرانتان کدامیک شما را سودمند تر است. اینها حکم خداست، که خدا دانا و حکیم است.
سوره نساء آیه ۱۷۶
يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلاَلَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِن كَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالاً وَنِسَاء فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ.
از تو فتوی می خواهند ، بگوی که خدا در باره کلاله برايتان فتوی می دهد، : هر گاه مردی که فرزندی نداشته باشد بميرد و او را خواهری باشد ، به آن خواهر نصف ميراث او می رسد اگر خواهر را نيز فرزندی نباشد ، برادر از او ارث می برد اگر آن خواهران دو تن بودند ، دو ثلث دارايی را به ارث می برند و اگر چند برادر و خواهر بودند ، هر مرد برابر دو زن می برد خدا برای شما بيان می کند تا گمراه نشويد ، و او از هر چيزی آگاه است.
شبهه: سهم زنان از ارث در اسلام نصف سهم مردان است. این مسئله با اصل یکم اعلامیه حقوق بشر که حقوق تمامی افراد بشر را یکسان میداند در تضاد است.
پاسخ:
بحث را به بخشهای زیر تقسیم میکنیم:
۱)آیا همیشه ارث زن نصف ارث مرد است؟
قانون ارث موضوع مالی و اقتصادی است که در اسلام بر پایه عدالت اجتماعی بنیان نهاده شده و در آن مسئولیت های اجتماعی و خانوادگی هر یک از زن و مرد رعایت شده است. اگر از درون نظام حقوق اسلام به ارث نگاه شود، سهم زنان که هیچ مسئولیت اقتصادی بر دوش ندارند و موظف به کسب روزی برای خانواده نیستند، کاملا منصفانه و ضامن کرامت و عزت نفس زن مسلمان است.
در زمان ظهور اسلام و نزول قرآن کریم، محرومیت زنان از ارث میان همه اقوام ملل بشری در سطح دنیا وجود داشت و زن به هیچ یک از عناوین همسر، مادر، دختر و یا خواهر ارث نمی برد. اسلام در زمینه ارث ، انقلاب به وجود آورد و اولین نظام حقوقی جهانی بود که به زنان حق ارث عطا کرد و تمام قوانین ظالمانه دوران جاهلیت را که بر پایه اعتقادات و آداب و رسوم قبیله ای بود منسوخ نمود. در دوران جاهلی نه تنها به زن ارث نمی دادند بلکه بدون توجه به رضایت او همانند دیگران اموال متوفی وی را به ارث می بردند. این قانون جاهلی به وسیله قرآن کریم منسوخ شد.
اسلام، احکام ارث را بر اساس جنسیت مرد یا زن بودن وضع نکرده ، بلکه براساس مسؤلیت مالی و موقعیتی است که این دو در خانوار دارند. در پاره ای از موارد زن بیش از مرد سهم می برد، بنابراین سهم ارث متناسب با نظرگاه کلی اسلام نسبت به خانواده، تقسیم وظایف و مسؤلیتها سازگار و عادلانه است.
در بحث ارث زنان سه فرض مطرح است که معمولا یک فرض آن ذکر می شود و از دو فرض دیگر غفلت می شود:
۱. در مواردی زن و مرد همتا و مساوی ارث می برند، مانند صورتی که میت (فرزند) پدر و مادر داشته باشد که هر کدام به طور یکسان یک ششم ارث می برند و سهم پدر به عنوان مرد بودن بیش از سهم مادر نیست.
۲. در مواردی زن کمتر از مرد ارث می برد، مانند دختر که کمتر از پسر ارث می برد.
۳. در مواردی سهم زن بیش از سهم مرد می باشد، مانند موردی که میت غیر از پدر و دختر، وارث دیگری نداشته باشد که در این جا پدر یک ششم می برد و دختر بیش از آن . نیز مانند موردی که میت دارای نوه باشد و فرزندان او در زمان حیات وی مرده باشند که در این جا نوه پسری سهم پسر را می برد و نوه دختری سهم دختر را، یعنی اگر نوه پسری دختر باشد و نوه دختری پسر باشد، دختر دو برابر پسر ارث می برد. (۲)
بنابراین ،سوال را به صورت کلی نمی توان طرح کرد که چرا ارث زن نصف مرد است، زیرا در مواردی ارث زن و مرد مساوی و در موارد دیگر ارث زن از مرد بیشتر است و فقط در برخی از موارد است که ارث از مرد کمتر است، پس بهتر است سؤال را این طور مطرح کنیم: چرا در برخی موارد ارث زنان نصف مردان است؟
۲)چرا گاهی ارث زن نصف ارث مرد است؟
امام رضا علیه السّلام در پاسخ به این سؤال فرمود: «زن وقتی که شوهر کرد، مالی به عنوان مهر می گیرد و هزینه زندگی وی بر عهدۀ مرد است و مرد باید نفقه و سایر مخارج زن را بدهد، ولی بر عهده زن چیزی نیست، از این جهت حق مرد بیشتر است.
امام صادق علیه السّلام فرمود :«علتش این است که اسلام سربازی را بر زن واجب نکرده و مهر و نفقه را بر مرد لازم شمرده است از جرائم اشتباهی که خویشاوندان مجرم باید دیه بپردازند ، زن از پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف است.
با توجه به این دو روایت و با نگاه به احکام دیگر اسلام متوجه می شویم که نصف شدن ارث زن نسبت به مردان در برخی موارد با توجه به مسئولیت های اقتصادی در خانواده و جامعه مانند دادن نفقه ومهر و دیه عاقله و شرکت در جهاد و پرداخت حقوق واجب اجتماعی که بر عهده مردان نهاده شده تنظیم شده است و دین اسلام برای ایجاد تعادل میان مسئولیت و حق این احکام را وضع نموده است .طبیعی است که دین اسلام وقتی مسئولیت مالی بیشتری را بر دوش مردان قرار داده حق بیشتری را نیز در ارث قرار داده تا بین مسئولیت و حق تعادل بر قرار شود. و چون به موضوع مهریه و نفقه(دادن خرج خانواده) نگاه کنیم بخشی از این حقوق(اموال مردان) به زنان برگشت می نماید.
گذشته از این که احکام ارث به لحاظ مصلحت های اجتماعی وضع شده و در مواردی که مصلحت اقتضا کند یا شخص تمایل داشته باشد که بازماندگانش به یک اندازه از اموال او بهره برند، می تواند از حق وصیت خود برای تقسیم سهام و برابری آن استفاده کند.
۳) تضاد آیه با اصل یکم حقوق بشر.
اینکه قانون حقوق بشر با این آیه از قرآن در تضاد است بخاطر اینستکه نظام حقوقی اسلام و حقوق بشر متفاوت است. از دیدگاه حقوق بشر زن نه حق مهریه گرفتن دارد و نه میتواند از شوهرش مطالبۀ نفقه کند بلکه باید در تمام مسائل با شوهرش به تقسیم مساوی بپردازد … در اسلام شوهر باید به زن نفقه بدهد، زن موظف به کار کردن نیست و میتواند مطالبۀ مهریه کند، زن در خانه نیز موظف به انجام کارهای خانه و حتی شیر دادن به فرزند خود نیست، در مقابل ارث دختر از والدین را نصف ارث پسر از والدین قرار داده است. براستی، پسر این ارث دوبله را برای در کجا خرج میکند؟ برای زن و فرزند.
منابع :
۱.نساء (۴) آیه ۱۸
۲.عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جمال و جلال، ص ۳۴۶
۳.حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص ۴۳۷
۴. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴ ، ص۳۶۰
-5علل الشرانع، ج 2، ص 293، چاپ اعلمی.
-6نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، ص 166
-7تفسير نمونه، ج3، ص 288، انتشارات دار الكتب الاسلامية.